مزه‌مزه کردن مرگ

ساعت یک بعدازظهر، در حدود 15 کیلومتری پایتخت و در بزرگراه کرج ـ تهران در یک روز تعطیل انتظار همه چیز را می‌توان داشت جز یک ترافیک سنگین یا به قول فرهنگستان محترم زبان و ادب فارسی «شُدآمدی طولانی»!

صبح هنگام و زمانی که در مسیر عکس به سمت کرج می‌رفتم بخش کوچکی از مسیر و آسفالت آن در حال بازسازی بود. به همین دلیل ابتدا فکر کردم همچنان عملیات عمرانی آسفالت بزرگراه به طول انجامیده است. بر اساس پیشفرض شروع کردم به غُر زدن که چرا این کارها را در بدترین زمان انجام می‌دهند و تنها اصلی را هم که در نظر نمی‌گیرند سرعت و وقت مردم است و... با گذشت زمان پس از این قضاوت عجولانه با حرکت لاک‌پشتی خودروها رسیدیم به اصل ماجرا، جایی که کامیونت با بار نوشابه و ماء‌الشعیر گاردریل میان 2 مسیر رفت و برگشت را بریده و بابرخورد به 2 خودروی دیگر واژگون شده بود.

در کنار یکی از خودروها هم جسدی که رویش را با پتویی پوشانده بودند نمادی برای وقوع یک فاجعه بود؛ اما فاجعه اصلی نه آن جسد بود و نه آن تصادف و بی‌احتیاطی راننده و دیر رسیدن آمبولانس و دیگر مواردی که در حادثه‌های مشابه ردیف می‌شود.

فاجعه اصلی که زهر و تلخی‌اش هنوز زیر زبانم است، گروهی از مردم بودند که خودروهایشان را کنار می‌زدند و دَوان دَوان با طمع و حرصی توصیف‌نشدنی و بی‌خیال تصادف به سمت حاشیه بزرگراه می‌دویدند. دلیل دویدن هم کاملا مشخص بود: جمع کردن نوشابه‌های افتاده بر کف‌زمین و گوشه کنار جاده، از مردی بگیریم که با هنرمندی کامل 6 عدد نوشابه خانواده را زیر بغل و در دستان خود جای داده بود تا کودکی که همراه با تشویق و قربون صدقه رفتن مادرش نوشابه به دست وارد خودرو می‌شد.

البته از همه اینها پُر تلاش‌تر، آن راننده عزیز وانت بود که در کمال خونسردی مشغول پُر کردن عقب وانت بود. دوباره نگاهی به جسد انداختم همان جسدی که با یک پتو رویش را پوشانده بودند و به این فکر می‌کردم که آیا ما همان مردم با فرهنگی هستیم که سال‌ها پیش (مگر واقعا چند سال گذشته است‌؟) اگر جنازه‌ای روی زمین می‌دیدیم با یک سکه، تلخی مرگ را حداقل در ذهن خودمان به تاخیر می‌انداختیم، همان مَردمی که مُرده را حرمت نگاه می‌داشتیم. 

آخر این نوشابه‌ها را چگونه می‌توان خورد و طعم مرگ را زیر زبان مزه‌مزه نکرد؟! 

«سینا علیمحمدی جام جم دوشنبه ۲ آبان۹۰»

نظرات 2 + ارسال نظر
کاوسی سه‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:26 ق.ظ http://mighat61.blogfa.com

سلام و عرض تبریک
عید غدیر خم، عید ولایت و امامت و عید کمال دین، سالروز اتمام نعمت و هنگامه اعلان وصایت و ولایت امیر المومنین علیه السلام بر شما و تمام شیعیان و پیروان ولایت خجسته باد. شاد باشید.
مطلب قابل تاملی بود.

سلام جناب کاوسی عزیز
عید بر شما هم مبارک باشد انشاالله
التماس دعا

امین سه‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:56 ب.ظ http://elahi-gahi-negahi.blogsky.com/

سلام آقای حیدری عزیز
عیدتون مبارک
برای این پست‌‌تون جز افسوس حس دیگری به آدم دست نمیده... مخصوصاً که از این بعد به قضیه نگاه کنیم که چقدر راحت مال حرام وارد زندگی مردم این زمونه میشه.
تشریف بیارید وبلاگم برای گرفتن عیدی!!!
یاعلی

سلام امین جان
عید شما هم مبارک
حتما خدمت میرسم
یاعلی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد