بارالها، من خودم می دانم که چه کاره ام و چه معصیت هایی که مرتکب نشده ام. در آن حین از تو خجالت نکشیده ام، درحالی که اگر نزد بنده ای انجام می دادم، تا ابد سربلند نمی کردم؛ ولی با این همه گناه و معصیت، از رحمت بی کران تو ناامید نیستم. من بنده ای روسیاه بودم که تو مرا اکثر اوقات خوب جلوه دادی و در میان مردم آبرو بخشیدی. شکر می نمایم تو را در قبال این مهربانی. تو راه توبه و بازگشت را به روی بندگانت باز کردی و من هم با چشمی گریان و دلی پشیمان با گذاشتن پیشانی ام به خاک، اعلام ذلیلی می کنم. خدایا، من هرگز متکی به سلاح و نارنجک نیستم. تنها تو را یاور و مددکار می دانم و به آیه شریفه «و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی» از صمیم قلب اعتقاد دارم. |
سلام حاجی
خیلی تشکر از اینکه صحبتهای منو کامل کردین. حال دادین اساسی!!!
یاعلی
سلام آقای حیدری،
چه جالب، من هم داشتم چند روز از همین زاویهای که شهید بزرگوار اشاره کردند به این قضیه فکر میکردم.
ما هیچوقت نمیتونیم ذات خداوند رو بشناسیم.خداوند برای اینکه خودش رو به ما بشناسونه صفاتی برای خود انتخاب کرده (اسامی خداوند) و برای اینکه این صفات رو برای ما قابل فهم بکنه آنها رو به صورت الله،جبار،ستار و... بیان کرده؛ یعنی این صفاتی که ما در قرآن میخونیم "اسم اسم خداوند" هستند.به خاطر همین هم قرآن رو با "بسم الله الرحمن الرحیم" شروع میکنیم و نه "بالله الرحمن الرحیم".
این مقدمه رو گفتم تا به این نکته برسم که وقتی خداوند در قرآن صحبت از رحمت خود در قالب کلماتی مانند رحمان و رحیم میکند یا صحبت از بخشندگیش در قالب کلماتی مانند غافر و تواب میکنه، این چیزی نیست که برای ما قابل فهم باشه. رحمت خدا خیلی خیلی عظمت داره و اصلاً درک ما به اونجا نمیرسه.
ولی باید مواظب بود! اونورش هم هست! یعنی غضب خدا...
من دیگه نمیتونم ادامه بدم! :)
یاحق