مادر شهید «مهدی رجببیگی» گفت: وقتی پیکر بیجان مهدی را در سردخانه دیدم، از من خواستند بیتابی نکنم اما من گفتم: "هیچ سروصدایی نمیکنم چون فرزندم راه خود را انتخاب کرده بود. او به شهادت علاقه بسیاری داشت؛ مهدی با شهادت به آرزویش رسید. به گزارش باشگاه خبری فارس «توانا»، یکشنبهشب سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین و سردار علی فضلی جانشین رئیس سازمان بسیج به همراه جمعی از فرماندهان و معاونان این سازمان به دیدار خانواده شهید «مهدی رجببیگی» رفتند و از خانواده این شهید والامقام دلجویی کردند. مادر شهید مهدیرجببیگی در گفتوگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا» با اشاره به فعالیتهای فرهنگی فرزندش در قبل و بعد از انقلاب اظهار داشت: (مهدی) فرزند دوم خانواده ما بود که در سال 1336در شهر دامغان به دنیا آمد و بعد از انقلاب زندگیاش را به مبارزه با منافقین اختصاص داد. وی ادامه داد: فرزندم در سال 1354 در هفت رشته دانشگاهی قبول شد اما به خاطر علاقه به رشته راه و ساختمان، در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.
* شهید رجببیگی در مدارس جنوب تهران رایگان به محرومین درس میداد
مادر شهید رجب بیگی افزود: مهدی از همان اوایل ورود به دانشگاه به فعالیتهای صنفی و سیاسی روی آورد و با عضویت در شورای دانشجویی و انجمن دانشگاه به روشنگری جوانان و مبارزه با منافقین و اساتید منحرف پرداخت. وی ادامه داد: بعد از پیروزی انقلاب، مهدی در جنوب شهر تهران در مدارس به دانشآموزان درس میداد و به خاطر علاقهای که به افراد مستضعف داشت، برای تدریس هزینهای دریافت نمیکرد. مادر شهید رجببیگی با اشاره به حضور فرزندش در تسخیر لانه جاسوسی گفت: مهدی از همان کودکی به جلسات اساتید مبارزی چون دکتر شهید مفتح، شهید مطهری و دکتر شریعتی میرفت و دائم به خواندن کتابهای این بزرگان و نمایش فیلم و اسلاید از انقلاب و دیگر کارهای تبلیغی مشغول بود. وی با اشاره به خصوصیات اخلاقی مهدی اضافه کرد: مهدی جوان بسیار خوشبرخورد و سادهزیستی بود؛ زمانی که مهدی روزه میگرفت ما متوجه نمیشدیم که او روزه است؛ مهدی در شعر و نوشتن مقالههای سیاسی و طنز و داستان متبحر بود. وی افزود: در 5 مهر سال 1360زمانی که منافقین با اسلحه به مردم و پاسداران حملهور شدند، شهید رجببیگی برای مبارزه با آنها، با موتوری بدون نمره و با مجوزی که از سپاه دریافت کرده بود، اسلحهای را از خانه برداشت و برای کمک به مردم و مبارزه با منافقان راهی خیابانها شد که در درگیریها با 7 گلوله به شهادت رسید. این مادر شهید اضافه کرد: فردای آن روز متوجه شدیم که مهدی در سردخانه بیمارستان مدائن است؛ رئیس بیمارستان با ما آشنا بود؛ او به ما گفت: اگر سروصدا نکنید میگذارم که مهدی را از نزدیک ببینید. من به او گفتم: من هیچ سروصدایی نمیکنم چون فرزندم راه خود را انتخاب کرده بود. او به شهادت علاقه بسیاری داشت به طوری که برای هرفردی که شهید میشد، شعر مینوشت. مهدی با شهادت به آرزویش رسید.
* تنها داراییام مهدی بود که در راه خدا قربانی کردم
وی ادامه داد: زمانی که پیکر بیجان مهدی را دیدم با خود گفتم: «خوش به سعادتت! خداوندا، ما که چیزی نداریم در راهت بدهیم، این تنها دارایی من بود، این قربانی را از من بپذیر!». مادر شهید رجببیگی گفت: فردای آن روز در تشییع جنازهاش 6،7 اتوبوس از نازیآباد برای تشیع آمدند، آن افراد اقوام و آشنایان ما نبودند بلکه جوانانی بودند که در دوران تحصیل، مهدی استادشان بود. وی افزود: از آن روز به بعد بنده به عنوان مادر شهید در مراسمات مختلف حضور پیدا میکنم و با برگزاری جلسات قرآن و کمک به محرومین سعی میکنم راه مهدی را ادامه دهم.
* شهید رجببیگی نماد بصیرت ملت انقلابی است
سردار نقدی نیز در این دیدار ضمن تقدیر از مادر شهید رجببیگی و تمجید از این شهید بزرگوار گفت: خدا را شاکریم که امشب در فضایی نفس میکشیم که شهید رجببیگی در این فضا به راز و نیاز با خدا مشغول بوده است. رئیس سازمان بسیج مستضعفین ادامه داد: افتخار اسلام این است که چنین انسانهایی را در دامن خود پرورش داده و چنین انسانهای متعالی و تکامل یافتهای که جز حقیقت و خدا چیزی در زندگی نمیبینند، به ما نشان دهد. وی با اشاره به اینکه شهید رجببیگی نماد بصیرت ملت انقلابی است، گفت: شهید رجببیگی در سن جوانی و در اوج آگاهی، بصیرت، عبودیت، ولایت و اطاعت از امام به شهادت رسید. این جمله شهید همیشه جاودان مانده است که: «میرویم تا خط امام زنده بماند». سردار نقدی افزود: شهید رجببیگی یک انسان پیشرو در عرصه علم و جهاد و یک مبارز به تمام معنا در خط مقدم تسخیر لانه جاسوسی بود و در عرصههای علمی، خدمت رسانی، کمک به محرومین و جهاد اقتصادی و سازندگی، پیشرو و پیشتاز بود. وی اضافه کرد: این شهید میتواند به عنوان یک الگوی مناسب برای جوانان معرفی شود چرا که نهتنها در عبودیت و مسائل سیاسی بلکه در ادبیات و شعر و سرود و مداحی اهل بیت علیهم السّلام از تخصص خوبی برخوردار بود. رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: اگر کشورهای دیگر چنین الگوهایی داشتند نهتنها نام و فرهنگ آنها را در میادین شهر، بلکه پیام آنان را به تمام جهانیان میرساندند؛ ما قدر این بزرگان را نمیدانیم. سردار نقدی ادامه داد: ما خاک پای مادر چنین انسانهای ارزشمندی را که این فرزندان را تربیت کردهاند، میبوسیم و به این بوسه افتخار میکنیم و به امید خدا میخواهیم تا نام، فرهنگ و مناقب این شهید را در جلسات و برنامههای بسیج در سال جاری گسترش دهیم تا انشاءالله این شهید به عنوان یک الگو برای تمام جوانان معرفی شود.
* از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر، باید شهید شویم تا آینده بماند
قسمتی از یکی از نوشتههای شهید رجببیگی که در تاریخ 11 دی 59 به رشته تحریر درآمده است: «آیا وقت آن نرسیده که به جای پرداختن به دیگران» به «خود» بپردازیم؟ آیا زمان آن نرسیده که به خاطر «خدا» و اگر قبول ندارید به خاطر «خلق» و اگر باز هم قبول ندارید به خاطر «خودتان» کمی به «خویشتن» بیندیشید؟ آیا قبول ندارید که تنها با دو بال «علم و اخلاق»، «تخصص و تعهد» میتوان مملکت را از حلقوم آنها که همهچیز را غارت میکنند، نجات داد؟ آیا از راه «تحریک و تخطئه و ناسزا» میتوان به جای رسید؟ آیا آنهایی که «پند» میدهند، خودشان هم «عمل» میکنند؟ فکر نمیکنید که بهتر است «منها» را دور بریزیم؟ و آیا بهتر نیست که در روشهایمان تجدیدنظر کنیم؟ با شما هستم از 2درصد تا 100درصدیها و 11نفریها تا 11میلیونیها! شما که «خراب»ی خودتان را در دیگران میبینید و «درستی» دیگران را در خود! با شما هستم که «مصدقی» هستید و «دروغ» میگویید. شما که «خلق» مسلمانی بودید و حال مسلمانتر از «خلق» شدهاید، و شما که «لنگ لنگان» راه میرفتید و حالا «پشتپا» میاندازید و شما که «چپ» هستید و سر از «راست» درمیآورید. و شما که با «اسلام انقلاب» دارید پدر «انقلاب اسلامی» را درمیآورید . . . . شاید برایمان جالب باشد که جمله ابتدایی و انتهایی فیلم اخراجیهای سه هم از زبان این شهید است که میگوید: «از یکسو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر، باید شهید شویم تا آینده بماند. هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید امروز بمانیم تا فردا شهید نشود». |
مادر شهید «مهدی رجببیگی» گفت: وقتی پیکر بیجان مهدی را در سردخانه دیدم، از من خواستند بیتابی نکنم اما من گفتم: "هیچ سروصدایی نمیکنم چون فرزندم راه خود را انتخاب کرده بود. او به شهادت علاقه بسیاری داشت؛ مهدی با شهادت به آرزویش رسید ". 
به گزارش باشگاه خبری فارس «توانا»، یکشنبهشب سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین و سردار علی فضلی جانشین رئیس سازمان بسیج به همراه جمعی از فرماندهان و معاونان این سازمان به دیدار خانواده شهید «مهدی رجببیگی» رفتند و از خانواده این شهید والامقام دلجویی کردند. مادر شهید مهدیرجببیگی در گفتوگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا» با اشاره به فعالیتهای فرهنگی فرزندش در قبل و بعد از انقلاب اظهار داشت: (مهدی) فرزند دوم خانواده ما بود که در سال 1336در شهر دامغان به دنیا آمد و بعد از انقلاب زندگیاش را به مبارزه با منافقین اختصاص داد. وی ادامه داد: فرزندم در سال 1354 در هفت رشته دانشگاهی قبول شد اما به خاطر علاقه به رشته راه و ساختمان، در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.
* شهید رجببیگی در مدارس جنوب تهران رایگان به محرومین درس میداد
مادر شهید رجب بیگی افزود: مهدی از همان اوایل ورود به دانشگاه به فعالیتهای صنفی و سیاسی روی آورد و با عضویت در شورای دانشجویی و انجمن دانشگاه به روشنگری جوانان و مبارزه با منافقین و اساتید منحرف پرداخت. وی ادامه داد: بعد از پیروزی انقلاب، مهدی در جنوب شهر تهران در مدارس به دانشآموزان درس میداد و به خاطر علاقهای که به افراد مستضعف داشت، برای تدریس هزینهای دریافت نمیکرد. مادر شهید رجببیگی با اشاره به حضور فرزندش در تسخیر لانه جاسوسی گفت: مهدی از همان کودکی به جلسات اساتید مبارزی چون دکتر شهید مفتح، شهید مطهری و دکتر شریعتی میرفت و دائم به خواندن کتابهای این بزرگان و نمایش فیلم و اسلاید از انقلاب و دیگر کارهای تبلیغی مشغول بود. وی با اشاره به خصوصیات اخلاقی مهدی اضافه کرد: مهدی جوان بسیار خوشبرخورد و سادهزیستی بود؛ زمانی که مهدی روزه میگرفت ما متوجه نمیشدیم که او روزه است؛ مهدی در شعر و نوشتن مقالههای سیاسی و طنز و داستان متبحر بود. وی افزود: در 5 مهر سال 1360زمانی که منافقین با اسلحه به مردم و پاسداران حملهور شدند، شهید رجببیگی برای مبارزه با آنها، با موتوری بدون نمره و با مجوزی که از سپاه دریافت کرده بود، اسلحهای را از خانه برداشت و برای کمک به مردم و مبارزه با منافقان راهی خیابانها شد که در درگیریها با 7 گلوله به شهادت رسید. این مادر شهید اضافه کرد: فردای آن روز متوجه شدیم که مهدی در سردخانه بیمارستان مدائن است؛ رئیس بیمارستان با ما آشنا بود؛ او به ما گفت: اگر سروصدا نکنید میگذارم که مهدی را از نزدیک ببینید. من به او گفتم: من هیچ سروصدایی نمیکنم چون فرزندم راه خود را انتخاب کرده بود. او به شهادت علاقه بسیاری داشت به طوری که برای هرفردی که شهید میشد، شعر مینوشت. مهدی با شهادت به آرزویش رسید.
* تنها داراییام مهدی بود که در راه خدا قربانی کردم
وی ادامه داد: زمانی که پیکر بیجان مهدی را دیدم با خود گفتم: «خوش به سعادتت! خداوندا، ما که چیزی نداریم در راهت بدهیم، این تنها دارایی من بود، این قربانی را از من بپذیر!». مادر شهید رجببیگی گفت: فردای آن روز در تشییع جنازهاش 6،7 اتوبوس از نازیآباد برای تشیع آمدند، آن افراد اقوام و آشنایان ما نبودند بلکه جوانانی بودند که در دوران تحصیل، مهدی استادشان بود. وی افزود: از آن روز به بعد بنده به عنوان مادر شهید در مراسمات مختلف حضور پیدا میکنم و با برگزاری جلسات قرآن و کمک به محرومین سعی میکنم راه مهدی را ادامه دهم.
* شهید رجببیگی نماد بصیرت ملت انقلابی است
سردار نقدی نیز در این دیدار ضمن تقدیر از مادر شهید رجببیگی و تمجید از این شهید بزرگوار گفت: خدا را شاکریم که امشب در فضایی نفس میکشیم که شهید رجببیگی در این فضا به راز و نیاز با خدا مشغول بوده است. رئیس سازمان بسیج مستضعفین ادامه داد: افتخار اسلام این است که چنین انسانهایی را در دامن خود پرورش داده و چنین انسانهای متعالی و تکامل یافتهای که جز حقیقت و خدا چیزی در زندگی نمیبینند، به ما نشان دهد. وی با اشاره به اینکه شهید رجببیگی نماد بصیرت ملت انقلابی است، گفت: شهید رجببیگی در سن جوانی و در اوج آگاهی، بصیرت، عبودیت، ولایت و اطاعت از امام به شهادت رسید. این جمله شهید همیشه جاودان مانده است که: «میرویم تا خط امام زنده بماند». سردار نقدی افزود: شهید رجببیگی یک انسان پیشرو در عرصه علم و جهاد و یک مبارز به تمام معنا در خط مقدم تسخیر لانه جاسوسی بود و در عرصههای علمی، خدمت رسانی، کمک به محرومین و جهاد اقتصادی و سازندگی، پیشرو و پیشتاز بود. وی اضافه کرد: این شهید میتواند به عنوان یک الگوی مناسب برای جوانان معرفی شود چرا که نهتنها در عبودیت و مسائل سیاسی بلکه در ادبیات و شعر و سرود و مداحی اهل بیت علیهم السّلام از تخصص خوبی برخوردار بود. رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: اگر کشورهای دیگر چنین الگوهایی داشتند نهتنها نام و فرهنگ آنها را در میادین شهر، بلکه پیام آنان را به تمام جهانیان میرساندند؛ ما قدر این بزرگان را نمیدانیم. سردار نقدی ادامه داد: ما خاک پای مادر چنین انسانهای ارزشمندی را که این فرزندان را تربیت کردهاند، میبوسیم و به این بوسه افتخار میکنیم و به امید خدا میخواهیم تا نام، فرهنگ و مناقب این شهید را در جلسات و برنامههای بسیج در سال جاری گسترش دهیم تا انشاءالله این شهید به عنوان یک الگو برای تمام جوانان معرفی شود.
* از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر، باید شهید شویم تا آینده بماند
قسمتی از یکی از نوشتههای شهید رجببیگی که در تاریخ 11 دی 59 به رشته تحریر درآمده است: «آیا وقت آن نرسیده که به جای پرداختن به دیگران» به «خود» بپردازیم؟ آیا زمان آن نرسیده که به خاطر «خدا» و اگر قبول ندارید به خاطر «خلق» و اگر باز هم قبول ندارید به خاطر «خودتان» کمی به «خویشتن» بیندیشید؟ آیا قبول ندارید که تنها با دو بال «علم و اخلاق»، «تخصص و تعهد» میتوان مملکت را از حلقوم آنها که همهچیز را غارت میکنند، نجات داد؟ آیا از راه «تحریک و تخطئه و ناسزا» میتوان به جای رسید؟ آیا آنهایی که «پند» میدهند، خودشان هم «عمل» میکنند؟ فکر نمیکنید که بهتر است «منها» را دور بریزیم؟ و آیا بهتر نیست که در روشهایمان تجدیدنظر کنیم؟ با شما هستم از 2درصد تا 100درصدیها و 11نفریها تا 11میلیونیها! شما که «خراب»ی خودتان را در دیگران میبینید و «درستی» دیگران را در خود! با شما هستم که «مصدقی» هستید و «دروغ» میگویید. شما که «خلق» مسلمانی بودید و حال مسلمانتر از «خلق» شدهاید، و شما که «لنگ لنگان» راه میرفتید و حالا «پشتپا» میاندازید و شما که «چپ» هستید و سر از «راست» درمیآورید. و شما که با «اسلام انقلاب» دارید پدر «انقلاب اسلامی» را درمیآورید . . . . شاید برایمان جالب باشد که جمله ابتدایی و انتهایی فیلم اخراجیهای سه هم از زبان این شهید است که میگوید: «از یکسو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر، باید شهید شویم تا آینده بماند. هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید امروز بمانیم تا فردا شهید نشود». |
مادر شهید «مهدی رجببیگی» گفت: وقتی پیکر بیجان مهدی را در سردخانه دیدم، از من خواستند بیتابی نکنم اما من گفتم: "هیچ سروصدایی نمیکنم چون فرزندم راه خود را انتخاب کرده بود. او به شهادت علاقه بسیاری داشت؛ مهدی با شهادت به آرزویش رسید ". 
به گزارش باشگاه خبری فارس «توانا»، یکشنبهشب سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین و سردار علی فضلی جانشین رئیس سازمان بسیج به همراه جمعی از فرماندهان و معاونان این سازمان به دیدار خانواده شهید «مهدی رجببیگی» رفتند و از خانواده این شهید والامقام دلجویی کردند. مادر شهید مهدیرجببیگی در گفتوگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا» با اشاره به فعالیتهای فرهنگی فرزندش در قبل و بعد از انقلاب اظهار داشت: (مهدی) فرزند دوم خانواده ما بود که در سال 1336در شهر دامغان به دنیا آمد و بعد از انقلاب زندگیاش را به مبارزه با منافقین اختصاص داد. وی ادامه داد: فرزندم در سال 1354 در هفت رشته دانشگاهی قبول شد اما به خاطر علاقه به رشته راه و ساختمان، در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.
* شهید رجببیگی در مدارس جنوب تهران رایگان به محرومین درس میداد
مادر شهید رجب بیگی افزود: مهدی از همان اوایل ورود به دانشگاه به فعالیتهای صنفی و سیاسی روی آورد و با عضویت در شورای دانشجویی و انجمن دانشگاه به روشنگری جوانان و مبارزه با منافقین و اساتید منحرف پرداخت. وی ادامه داد: بعد از پیروزی انقلاب، مهدی در جنوب شهر تهران در مدارس به دانشآموزان درس میداد و به خاطر علاقهای که به افراد مستضعف داشت، برای تدریس هزینهای دریافت نمیکرد. مادر شهید رجببیگی با اشاره به حضور فرزندش در تسخیر لانه جاسوسی گفت: مهدی از همان کودکی به جلسات اساتید مبارزی چون دکتر شهید مفتح، شهید مطهری و دکتر شریعتی میرفت و دائم به خواندن کتابهای این بزرگان و نمایش فیلم و اسلاید از انقلاب و دیگر کارهای تبلیغی مشغول بود. وی با اشاره به خصوصیات اخلاقی مهدی اضافه کرد: مهدی جوان بسیار خوشبرخورد و سادهزیستی بود؛ زمانی که مهدی روزه میگرفت ما متوجه نمیشدیم که او روزه است؛ مهدی در شعر و نوشتن مقالههای سیاسی و طنز و داستان متبحر بود. وی افزود: در 5 مهر سال 1360زمانی که منافقین با اسلحه به مردم و پاسداران حملهور شدند، شهید رجببیگی برای مبارزه با آنها، با موتوری بدون نمره و با مجوزی که از سپاه دریافت کرده بود، اسلحهای را از خانه برداشت و برای کمک به مردم و مبارزه با منافقان راهی خیابانها شد که در درگیریها با 7 گلوله به شهادت رسید. این مادر شهید اضافه کرد: فردای آن روز متوجه شدیم که مهدی در سردخانه بیمارستان مدائن است؛ رئیس بیمارستان با ما آشنا بود؛ او به ما گفت: اگر سروصدا نکنید میگذارم که مهدی را از نزدیک ببینید. من به او گفتم: من هیچ سروصدایی نمیکنم چون فرزندم راه خود را انتخاب کرده بود. او به شهادت علاقه بسیاری داشت به طوری که برای هرفردی که شهید میشد، شعر مینوشت. مهدی با شهادت به آرزویش رسید.
* تنها داراییام مهدی بود که در راه خدا قربانی کردم
وی ادامه داد: زمانی که پیکر بیجان مهدی را دیدم با خود گفتم: «خوش به سعادتت! خداوندا، ما که چیزی نداریم در راهت بدهیم، این تنها دارایی من بود، این قربانی را از من بپذیر!». مادر شهید رجببیگی گفت: فردای آن روز در تشییع جنازهاش 6،7 اتوبوس از نازیآباد برای تشیع آمدند، آن افراد اقوام و آشنایان ما نبودند بلکه جوانانی بودند که در دوران تحصیل، مهدی استادشان بود. وی افزود: از آن روز به بعد بنده به عنوان مادر شهید در مراسمات مختلف حضور پیدا میکنم و با برگزاری جلسات قرآن و کمک به محرومین سعی میکنم راه مهدی را ادامه دهم.
* شهید رجببیگی نماد بصیرت ملت انقلابی است
سردار نقدی نیز در این دیدار ضمن تقدیر از مادر شهید رجببیگی و تمجید از این شهید بزرگوار گفت: خدا را شاکریم که امشب در فضایی نفس میکشیم که شهید رجببیگی در این فضا به راز و نیاز با خدا مشغول بوده است. رئیس سازمان بسیج مستضعفین ادامه داد: افتخار اسلام این است که چنین انسانهایی را در دامن خود پرورش داده و چنین انسانهای متعالی و تکامل یافتهای که جز حقیقت و خدا چیزی در زندگی نمیبینند، به ما نشان دهد. وی با اشاره به اینکه شهید رجببیگی نماد بصیرت ملت انقلابی است، گفت: شهید رجببیگی در سن جوانی و در اوج آگاهی، بصیرت، عبودیت، ولایت و اطاعت از امام به شهادت رسید. این جمله شهید همیشه جاودان مانده است که: «میرویم تا خط امام زنده بماند». سردار نقدی افزود: شهید رجببیگی یک انسان پیشرو در عرصه علم و جهاد و یک مبارز به تمام معنا در خط مقدم تسخیر لانه جاسوسی بود و در عرصههای علمی، خدمت رسانی، کمک به محرومین و جهاد اقتصادی و سازندگی، پیشرو و پیشتاز بود. وی اضافه کرد: این شهید میتواند به عنوان یک الگوی مناسب برای جوانان معرفی شود چرا که نهتنها در عبودیت و مسائل سیاسی بلکه در ادبیات و شعر و سرود و مداحی اهل بیت علیهم السّلام از تخصص خوبی برخوردار بود. رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: اگر کشورهای دیگر چنین الگوهایی داشتند نهتنها نام و فرهنگ آنها را در میادین شهر، بلکه پیام آنان را به تمام جهانیان میرساندند؛ ما قدر این بزرگان را نمیدانیم. سردار نقدی ادامه داد: ما خاک پای مادر چنین انسانهای ارزشمندی را که این فرزندان را تربیت کردهاند، میبوسیم و به این بوسه افتخار میکنیم و به امید خدا میخواهیم تا نام، فرهنگ و مناقب این شهید را در جلسات و برنامههای بسیج در سال جاری گسترش دهیم تا انشاءالله این شهید به عنوان یک الگو برای تمام جوانان معرفی شود.
* از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر، باید شهید شویم تا آینده بماند
قسمتی از یکی از نوشتههای شهید رجببیگی که در تاریخ 11 دی 59 به رشته تحریر درآمده است: «آیا وقت آن نرسیده که به جای پرداختن به دیگران» به «خود» بپردازیم؟ آیا زمان آن نرسیده که به خاطر «خدا» و اگر قبول ندارید به خاطر «خلق» و اگر باز هم قبول ندارید به خاطر «خودتان» کمی به «خویشتن» بیندیشید؟ آیا قبول ندارید که تنها با دو بال «علم و اخلاق»، «تخصص و تعهد» میتوان مملکت را از حلقوم آنها که همهچیز را غارت میکنند، نجات داد؟ آیا از راه «تحریک و تخطئه و ناسزا» میتوان به جای رسید؟ آیا آنهایی که «پند» میدهند، خودشان هم «عمل» میکنند؟ فکر نمیکنید که بهتر است «منها» را دور بریزیم؟ و آیا بهتر نیست که در روشهایمان تجدیدنظر کنیم؟ با شما هستم از 2درصد تا 100درصدیها و 11نفریها تا 11میلیونیها! شما که «خراب»ی خودتان را در دیگران میبینید و «درستی» دیگران را در خود! با شما هستم که «مصدقی» هستید و «دروغ» میگویید. شما که «خلق» مسلمانی بودید و حال مسلمانتر از «خلق» شدهاید، و شما که «لنگ لنگان» راه میرفتید و حالا «پشتپا» میاندازید و شما که «چپ» هستید و سر از «راست» درمیآورید. و شما که با «اسلام انقلاب» دارید پدر «انقلاب اسلامی» را درمیآورید . . . . شاید برایمان جالب باشد که جمله ابتدایی و انتهایی فیلم اخراجیهای سه هم از زبان این شهید است که میگوید: «از یکسو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر، باید شهید شویم تا آینده بماند. هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید امروز بمانیم تا فردا شهید نشود». |
مادر شهید «مهدی رجببیگی» گفت: وقتی پیکر بیجان مهدی را در سردخانه دیدم، از من خواستند بیتابی نکنم اما من گفتم: "هیچ سروصدایی نمیکنم چون فرزندم راه خود را انتخاب کرده بود. او به شهادت علاقه بسیاری داشت؛ مهدی با شهادت به آرزویش رسید ".
یکشنبهشب سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین و سردار علی فضلی جانشین رئیس سازمان بسیج به همراه جمعی از فرماندهان و معاونان این سازمان به دیدار خانواده شهید «مهدی رجببیگی» رفتند و از خانواده این شهید والامقام دلجویی کردند.
مادر شهید مهدیرجببیگی در گفتوگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا» با اشاره به فعالیتهای فرهنگی فرزندش در قبل و بعد از انقلاب اظهار داشت: (مهدی) فرزند دوم خانواده ما بود که در سال 1336در شهر دامغان به دنیا آمد و بعد از انقلاب زندگیاش را به مبارزه با منافقین اختصاص داد.
وی ادامه داد: فرزندم در سال 1354 در هفت رشته دانشگاهی قبول شد اما به خاطر علاقه به رشته راه و ساختمان، در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.
* شهید رجببیگی در مدارس جنوب تهران رایگان به محرومین درس میداد
مادر شهید رجب بیگی افزود: مهدی از همان اوایل ورود به دانشگاه به فعالیتهای صنفی و سیاسی روی آورد و با عضویت در شورای دانشجویی و انجمن دانشگاه به روشنگری جوانان و مبارزه با منافقین و اساتید منحرف پرداخت.

وی ادامه داد: بعد از پیروزی انقلاب، مهدی در جنوب شهر تهران در مدارس به دانشآموزان درس میداد و به خاطر علاقهای که به افراد مستضعف داشت، برای تدریس هزینهای دریافت نمیکرد.
مادر شهید رجببیگی با اشاره به حضور فرزندش در تسخیر لانه جاسوسی گفت: مهدی از همان کودکی به جلسات اساتید مبارزی چون دکتر شهید مفتح، شهید مطهری و دکتر شریعتی میرفت و دائم به خواندن کتابهای این بزرگان و نمایش فیلم و اسلاید از انقلاب و دیگر کارهای تبلیغی مشغول بود.
وی با اشاره به خصوصیات اخلاقی مهدی اضافه کرد: مهدی جوان بسیار خوشبرخورد و سادهزیستی بود؛ زمانی که مهدی روزه میگرفت ما متوجه نمیشدیم که او روزه است؛ مهدی در شعر و نوشتن مقالههای سیاسی و طنز و داستان متبحر بود.
وی افزود: در 5 مهر سال 1360زمانی که منافقین با اسلحه به مردم و پاسداران حملهور شدند، شهید رجببیگی برای مبارزه با آنها، با موتوری بدون نمره و با مجوزی که از سپاه دریافت کرده بود، اسلحهای را از خانه برداشت و برای کمک به مردم و مبارزه با منافقان راهی خیابانها شد که در درگیریها با 7 گلوله به شهادت رسید.
این مادر شهید اضافه کرد: فردای آن روز متوجه شدیم که مهدی در سردخانه بیمارستان مدائن است؛ رئیس بیمارستان با ما آشنا بود؛ او به ما گفت: اگر سروصدا نکنید میگذارم که مهدی را از نزدیک ببینید. من به او گفتم: من هیچ سروصدایی نمیکنم چون فرزندم راه خود را انتخاب کرده بود. او به شهادت علاقه بسیاری داشت به طوری که برای هرفردی که شهید میشد، شعر مینوشت. مهدی با شهادت به آرزویش رسید.
* تنها داراییام مهدی بود که در راه خدا قربانی کردم
وی ادامه داد: زمانی که پیکر بیجان مهدی را دیدم با خود گفتم: «خوش به سعادتت! خداوندا، ما که چیزی نداریم در راهت بدهیم، این تنها دارایی من بود، این قربانی را از من بپذیر!».
مادر شهید رجببیگی گفت: فردای آن روز در تشییع جنازهاش 6،7 اتوبوس از نازیآباد برای تشیع آمدند، آن افراد اقوام و آشنایان ما نبودند بلکه جوانانی بودند که در دوران تحصیل، مهدی استادشان بود.
وی افزود: از آن روز به بعد بنده به عنوان مادر شهید در مراسمات مختلف حضور پیدا میکنم و با برگزاری جلسات قرآن و کمک به محرومین سعی میکنم راه مهدی را ادامه دهم.
* شهید رجببیگی نماد بصیرت ملت انقلابی است
سردار نقدی نیز در این دیدار ضمن تقدیر از مادر شهید رجببیگی و تمجید از این شهید بزرگوار گفت: خدا را شاکریم که امشب در فضایی نفس میکشیم که شهید رجببیگی در این فضا به راز و نیاز با خدا مشغول بوده است.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین ادامه داد: افتخار اسلام این است که چنین انسانهایی را در دامن خود پرورش داده و چنین انسانهای متعالی و تکامل یافتهای که جز حقیقت و خدا چیزی در زندگی نمیبینند، به ما نشان دهد.
وی با اشاره به اینکه شهید رجببیگی نماد بصیرت ملت انقلابی است، گفت: شهید رجببیگی در سن جوانی و در اوج آگاهی، بصیرت، عبودیت، ولایت و اطاعت از امام به شهادت رسید. این جمله شهید همیشه جاودان مانده است که: «میرویم تا خط امام زنده بماند».
سردار نقدی افزود: شهید رجببیگی یک انسان پیشرو در عرصه علم و جهاد و یک مبارز به تمام معنا در خط مقدم تسخیر لانه جاسوسی بود و در عرصههای علمی، خدمت رسانی، کمک به محرومین و جهاد اقتصادی و سازندگی، پیشرو و پیشتاز بود.
وی اضافه کرد: این شهید میتواند به عنوان یک الگوی مناسب برای جوانان معرفی شود چرا که نهتنها در عبودیت و مسائل سیاسی بلکه در ادبیات و شعر و سرود و مداحی اهل بیت علیهم السّلام از تخصص خوبی برخوردار بود.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: اگر کشورهای دیگر چنین الگوهایی داشتند نهتنها نام و فرهنگ آنها را در میادین شهر، بلکه پیام آنان را به تمام جهانیان میرساندند؛ ما قدر این بزرگان را نمیدانیم.
سردار نقدی ادامه داد: ما خاک پای مادر چنین انسانهای ارزشمندی را که این فرزندان را تربیت کردهاند، میبوسیم و به این بوسه افتخار میکنیم و به امید خدا میخواهیم تا نام، فرهنگ و مناقب این شهید را در جلسات و برنامههای بسیج در سال جاری گسترش دهیم تا انشاءالله این شهید به عنوان یک الگو برای تمام جوانان معرفی شود.
* از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر، باید شهید شویم تا آینده بماند
قسمتی از یکی از نوشتههای شهید رجببیگی که در تاریخ 11 دی 59 به رشته تحریر درآمده است:
«آیا وقت آن نرسیده که به جای پرداختن به دیگران» به «خود» بپردازیم؟ آیا زمان آن نرسیده که به خاطر «خدا» و اگر قبول ندارید به خاطر «خلق» و اگر باز هم قبول ندارید به خاطر «خودتان» کمی به «خویشتن» بیندیشید؟
آیا قبول ندارید که تنها با دو بال «علم و اخلاق»، «تخصص و تعهد» میتوان مملکت را از حلقوم آنها که همهچیز را غارت میکنند، نجات داد؟ آیا از راه «تحریک و تخطئه و ناسزا» میتوان به جای رسید؟ آیا آنهایی که «پند» میدهند، خودشان هم «عمل» میکنند؟ فکر نمیکنید که بهتر است «منها» را دور بریزیم؟ و آیا بهتر نیست که در روشهایمان تجدیدنظر کنیم؟
با شما هستم از 2درصد تا 100درصدیها و 11نفریها تا 11میلیونیها! شما که «خراب»ی خودتان را در دیگران میبینید و «درستی» دیگران را در خود!
با شما هستم که «مصدقی» هستید و «دروغ» میگویید. شما که «خلق» مسلمانی بودید و حال مسلمانتر از «خلق» شدهاید، و شما که «لنگ لنگان» راه میرفتید و حالا «پشتپا» میاندازید و شما که «چپ» هستید و سر از «راست» درمیآورید. و شما که با «اسلام انقلاب» دارید پدر «انقلاب اسلامی» را درمیآورید . . . .
شاید برایمان جالب باشد که جمله ابتدایی و انتهایی فیلم اخراجیهای سه هم از زبان این شهید است که میگوید:
«از یکسو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر، باید شهید شویم تا آینده بماند. هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید امروز بمانیم تا فردا شهید نشود».