روش یاری رساندن

مسلمانی مقروض شد و نتوانست قرض خود را ادا کند، از طرفی طلب کار اصرار داشت که او قرضش را بپردازد. آن مرد برای چاره جویی به حضور امام حسین(ع) آمد. هنوز سخنی نگفته بود، امام حسین(ع) به او فرمود: آبروی خود را از درخواست مستقیم نگه دار، نیاز خود را بنویس تا به خواست خدا آنچه تو را شاد کند به تو خواهم داد.
او در نامه ای نوشت: ای اباعبدالله فلان کس از من پانصد دینار طلب دارد و اصرار دارد که طلبش را بگیرد، لطفاً با او صحبت کن تا به من مهلت دهد.
امام حسین(ع) پس از خواندن نامه او، به منزل خود رفت و هزار دینار آورد و فرمود: با پانصد دینار آن بدهکاری خود را بپرداز و با پانصد دینار دیگر زندگی خود را سر و سامان بده. البته جز در نزد سه نفر به هیچ کس حاجت خود را مگو:
دین دار (که دین نگهبان اوست)، جوانمرد (که به دلیل جوانمردی حیا می کند) و صاحب اصالت خانوادگی، (چون او شخصیت تو را حفظ می کند و حاجتت را برآورده می سازد).(1)

1- تحف العقول، ص 251
 

نظرات 1 + ارسال نظر
کاوسی جمعه 4 دی‌ماه سال 1388 ساعت 04:41 ب.ظ http://mighat61.blogfa.com

سلام بر داود عزیز
خداقوت
محرم که می آید بغض در گلو هایمان تازه میشود و غم در خانه دلمان ساکن

فقط اشک است که میتواند غبار غم را از دلهایمان بشوید!

نمیدانم چه رازی در نام حسین(ع) نهفته است که ما را اینچنین دیوانه و مجنون کرده...!

حسین......عاشورا....کربلا...! عجب غربتی دارند بعضی وازه ها !

به راستی چه کسی میداند حسین کیست غیر از خدا؟

چه قدرتی عشق حسین را در سینه هایمان قرار داد و ما را حسینی ساخت؟!

دلم میخواهد گریه کنم!

دلم میخواهد بدانم حسین کیست؟

دلم میخواهد او را بشناسم!

دلم میخواهد فقط از حسین دم بزنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد