ما معتقدان سرسخت ولایت فقیه هستیم

 
ما معتقدان سرسخت ولایت فقیه و امامت قاطع رهبر عالی قدرمان هستیم. اصل ولایت فقیه در اسلام تعارف نیست، یک اصل بنیادی نظام اسلامی است.

((ما قبلا ماشین ضد گلوله نداشتیم تا اینکه مسئله ی ترور آیت الله مطهری پیش آمد و مردم خواستند تا جان مقامات انقلاب حفظ شود و امام تاکید فرمودند.در فرهنگ ما واژه ی شهادت وجود دارد.ای مردم،به خدا سوگند بهشتی و امثال بهشتی همیشه آماده ی شهادت هستند.منافقین و دروغ پردازان صورت دادند و در این صورت آمده است 30 میلیون دلار کمک به شیعیان جنوب لبنان و صد میلیون دلار هم شورای انقلاب تصویب کرده برای مستضعفین و جنبش های رهایی بخش جهان،ولی هنوز مبلغ ناچیزی از آن بیرون نرفته.ناپاکان می گویند که این پولها را می فرستند که به حسابشان درخارج ریخته شود.بیچاره،زنده ماندن ما در این خاک است و روز شهادت هم در همین خاک.برادر و خواهر روشن باش؛هرقدر از پرهیزکاری و ویژگیهای اسلامی محمد(صل الله علیه و آله) دور شوی، از خط امام منحرف شده ای.

فقیه یعنی مجتهد زحمت کشیده که ده ها سال درس خوانده و زحمت کشیده و شجاع و با تقوا و آگاه به زمان که بتواند فتوا دهد.آنهایی که ولایت فقیه را قبول ندارند در هر مقامی که باشند سرنگون خواهند شد.می گویند خودمان سرمان می شود و هرچه اینها می گویند به آنها احترام می گذاریم،ولی رهبری آنان را قبول نداریم.
ما معتقدان سرسخت به ولایت فقیه و امامت قاطع رهبر عالی قدرمان هستیم. اصل ولایت فقیه در اسلام تعارف نیست، یک اصل بنیادی نظام اسلامی است.

برای من مسلمان،آمریکای سرمایه دار،استعمارگر و ستمگر و جهانخوار همان قدر بد و کثیف است که شوروی متجاوز خائن و اشغالگر افغانستان.سیاست ما جنگ با ستمگر است؛در خط امام بودن، با آمریکا جنگیدن و با شوروی لاس زدن نیست.قرار ما اینست که خود بکاریم،خود بخوریم و در زمین خود بنشینیم و باج به شوروی و آمریکا و هیچ ابرقدرت دیگری ندهیم.

برادران مسلمان!می دانیم به دنبال هر انقلاب،مشکلات فراوان وجود دارد، ولی به امید خدا و به امید رهنمود های رهبر،ما مردم مسلمان ایران تصمیم قاطع اتخاذ کرده ایم که استقلال پر عظمت خود را به هیچ قیمت و به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی از دست ندهیم و اگر کارمان به جایی رسید که موقتاَ با دوک نخ بریسیم و با سوزن بدوزیم و با الاغ و اسب به اینجا و آنجا سفرکنیم،باید مقاومت کنیم،باید مقاومت کنیم؛این است مکتب خونین تشیع.برای همه ی ملت مسلمان راه کشاورزی و صنعت را باید باز کنیم؛ما دست نیاز به طرف غرب و شرق دراز نمی کنیم.)) 1

1-سخنرانی ها و مصاحبه های آیت الله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی،سرابندی،ج1،صص622-624


((هر انسان متعهدی باید تکلیف اجتماعی را بر طبق گفته رهبر عملی کند ولی در مسایل انفرادی می تواند در اختیار مراجع دیگر باشد))1جاودانه تاریخ ج 3 ص47.

((اگر رهبری نباشد باید فقط از مراجع در حد تقلید بهره گرفت))2-همان صص2-71

((مسئله اجتماعی آن مسئله ای است که این طرف و آن طرفش در زندگی ونظم اجتماعی اثر بگذارد و مسئله انفرادی آن است که این طرف و آن طرفش در نظام اجتماعی نقشی نداشته باشد))3-همان ص 44

((در مسایل فردی این قدر سنگ مرکزیت در افتا را به سینه نزنیم و سخت نگیریم و هر کسی از هر کسی می خواهد تقلید کند ولی در مسایل اجتماعی آنجا که وظیفه شما را درباره ی کوچکترین مسئله اجتماعی بیان می کند، این فتوا صرفاً حق رهبر است))4-همان ج 8ص 83

((شما در مسایل فردی آزادید و می توانید از هر مجتهد عادل برجسته که به نظر شما بهترین مجتهد است تقلید کنید...اما در مسایل اجتماعی فقط یک مقام در جامعه حق اظهار نظر دارد و جامعه باید یک مقام و مرجع و ملجأ را به رسمیت بشناسد... فتوای منتخب رهبر در مسایل اجتماعی ارججیت دارد))5-همان ج 3 ص 78

((یک رهبر داریم،رهبر در فتوا،به آن می گویی مرجع،یک رهبر داریم در مسایل اجتماعی به او می گوییم رهبر،امام،پیشوا))6-همان ص69

((مرجع هم رهبر است اما رهبر در فتوا،رهبر در یک زمینه خاص.بنابراین اگر منظور از این رهبری،رهبری اجتماعی است می گویم دو تا.و اگر مطلق رهبری است به اصطلاح می گوید نسبت عام وخاص است.))7-همان

((یک وقت است که مرحوم میرزای شیرازی می آیند در مسئله رساله عملیشان می نویسد سیگار کشیدن از نظر دینی حرام است...ولی یک وقت است می آیند می گویند در این شرایط سیاسی،امروز استفاده از تنباکو و استفاده از توتون حرام است این دوتا با هم فرق دارد.آن اولی فتواست،این دومی حکم است.))8-بهشتی،بهداشت و تنظیم خانواده،ص 85

((اگر فتوای مجتهد مورد نظر ما با رهبر در مسایل اجتماعی متفاوت بودباید به نظر رهبری عمل کنید؛حتی خود آن مرجع هم باید تابع این رهبر باشد.))9-جاودانه تاریخ ج 8 ص 74

((مگر در یک جامعه به هر صاحب نظری می شود حق داد خود او و مقلدین او درباره مسایل اجتماعی آن طور تصمیم بگیرند که آنها تشخیص می دهند؟مگر هرج و مرج غیر این است؟کیست که بتواند بگوید اسلام یا تشیع آیین هرج و مرج است؟))10-همان

((حتی اگر نظر دیگران در مسایل اجتماعی از ارزش علمی بالایی هم بر خوردار باشد در صورت ارائه ی حکم از سوی رهبری،نظر آنان فاقد ارزش اجتماعی است.))11 همان ج 3 ص ج 75

((اگر آن مراجعی که در مسایل فردی مقلدینی دارند،فتوایشان در مسایل اجتماعی با آن رهبر مخالفت داشته باشد،شما حق ندارید از فتوای آنها پیروی کنید،باید از فتوای همین رهبری پیروی کردواگر از مرجعی پرسیده شود چرا در این مسئله اجتماعی همگامی نکردید و او بگوید:نظر بنده این است،آن سخن مورد قبول نیست.شما می توانید بگویید فلان کس حق ندارد رهبر باشد و آزاد است هستید درباره رهبر و صلاحیت آن نظر بدهید.ولی اگر کسی را به رهبری شناختید،دیگر حق ندارید بگویید نظر فقاهتی من جور دیگر است.))12-فرج الله هدایت نیا گنجی،اندیشه های حقوقی شهید بهشتی،ص 116

((در مسایل اجتماعی آن نظر فقاهتی متبع است که امام و رهبر آن را صحه بگذارند.نظر دیگران در مسایل اجتماعی فاقد ارزش اجرایی است؛ارزش علمی دارد ولی فاقد ارزش اجرایی است.))13-محمد بهشتی،عروه الوثقی،سال چهارم،شماره 90،ص35

((چون مصلحت جامعه و امت مقدم بر مصلحت فرد است ناچار باید به حکومت اختیاراتی داده شود که بتواند در ان موارد ضروری هر نوع دخالتی را در راه تامین مصالح عالیه دین و امت و عدالت عمومی و حفظ حقوق الهی و اجتماعی و فردی که لازم است،بکند واین همان ولایت عامه است.))14- جاودانه تاریخ ج 8 ص 75

((احکام و دستورات حکومت [اسلامی]همچون احکام خدا و قوانین واجب الاطاعه است ولی ابدیت ندارد و جعل و فسخ آنها هر دو به دست حکومت است))15-همان ص 76

منبع: کتاب اسلام و مقتضیات زمان از دیدگاه شهید آیت الله دکتر بهشتی،صدیقه قاسمی 

                                                                   «فاش نیوز»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد